خود جامانده ام
15 اردیبهشت 1403 توسط رقیه بهزادی نژاد
مدرسه که میرفتیم،
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم! معلممون میگفت:
مواظب باش خودتو جا نذاری!
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم، بارها و بارها یه قسمت از خودمونو جا گذاشتیم…
توی یه روزی…
توی یه جایی…
توی یه خاطره ای…
توی قدیما…
و حالا وقتی دلمون برا خود جاموندمون تنگ میشه، دلمونو خوش میکنیم به خاطرات دورمون که ازش دور شدیم اما شیرینی ش همچنان باهامونه…!